|
|
راه شماره 18 : قرائت دینی از عدالت یا قرائت عادلانه از دین؟
منتظران و حقیقت انتظار (قسمت هشتم )
سفر به سوی موعود
یوسفعلی میرشکاک ابلهترین اهریمنزدگان روزگار ما، آن گروهاند كه گمان میبرند اگر به نام دین كار دنیای خود را پیش ببرند، با یك تیر چند نشان زده، هم اسلام را بدنام و متهّم كردهاند، هم مسلمانان را شرمسار از دعوی مسلمانی از عرصه بیرون راندهاند و هم به بهای نابودی دینی كه دشمن میدارند، به مطامع دنیوی خود رسیدهاند. این گروه كه در زمره كنش پذیراناند و كنشِ دشمن خدا و انسان یعنی شیطان ملعون و مطرود را پذیرفتهاند، گمان میبرند دین اسلام پدیدهای است انسانی و نمیدانند كه این آیین ایزدی و الهی به همان اندازه كه از شیطان و شركای شیطان بیزار است، از مسلمانی ظاهربینان ـ كه كار اولیا و انبیای الهی را از كار دین به دنیا فروشان آخرالزمان قیاس میگیرند، بینیاز. حقیقت دین گرامی حضرت ختمی مرتبت ارواحنا له الفدا در وجود مبارك آن یگانه اعصار و قرون و خاندان آسمانی وی تجلی یافته و از تصرفِ دنیاپرستان و سامری سیرتان ریاكار و منافق برای ابد در امان مانده است و آنان كه در عصر غیبت علیرغم فساد و تباهی روزافزون نجات پیدا میكنند، نه قدرتی دارند كه برای حفظ آن ناچار باشند از اسلام و مسلمین مایه بگذارند و نه ظواهر امور دنیای دون را معیار ارزیابی حقیقت دین قرار میدهند و نه اِعراض « اولئك كالانعام بل هم اضل» از اسلام، باعث تزلزل ایمان آنها میشود. گروه اندكشمار معتقدان به رسالت و نبوت رسولا... و ولایت مطلقه كلیه ازلیه ابدیه سیدالوصیین و امیرالمؤمنین ارواحنا له الفدا، هر چند به ظاهر در همان ورطهای گرفتارند كه پرستندگان شیطان، در باطن متمسّك به عروهالوثقی یعنی حبّ امیرالمؤمنین و جانشینان آن حضرت علیهمالسلام هستند و كافر به طاغوت در تمام اعصار و مؤمن به ا... در تمام اوقات. «فمن یكفر بالطاغوت و یؤمن با... فقد استمسك بالعروه الوثقی لانفصام لها و ا... سمیع علیم». این گروه اندك شمار نه به جهد و سعی خود بلكه به عنایت حق تعالی و تقدس و لطف ایزدیان در راه خلاف آمد عادت زمانه، گام برمیدارند و هم از فضل شبه فاضلان بینیاز است و هم از گزند جهل جاهلان. در روزگار ما یعنی اوج فاجعه آخرالزمان دو منظر از دین وجود دارد. منظر اهل فضل و مدعیان دانش دینی كه در عمل هیچ كارهاند و گمان میبرند اسلام محض صورت است و باطن آن تمدن شایع و رایج كنونی. و منظر عوام كه هیچگونه دانشی ندارند اما سرسختانه میكوشند تا صورت دین و توابع اخلاقی مناسك دینی را با نتایج تمدنی كه در آن قرار دارند، پیوند داده و تنافر میان این دو ساحت را مرتفع كنند. این دو منظر مدام از یكدیگر تغذیه میكنند و به یاری یكدیگر فجایع و مصائب را هموار جلوه میدهند و ناتوانی را توانمندی، فساد عام را ناچیز، و مشكلات لاینحل و بحرانزا را غیر قابل اعتنا قلمداد میكنند. گروه اندك شمار معتقدان به موعود و باورمندان به ظهور آن حضرت علیهالسلام از داد و ستد پیروان دو منظر مذكور یكسره بهدورند، زیرا به فرّ ایزدیان از تصرف مذهب قیاس كه پیروان هر دو منظر را در چنبره دارد، ایمن ماندهاند و میدانند كه ظهور موعود امم به امر و اراده متعال خداوند بستگی دارد و آن حضرت و یاران وی علیهمالسلام هم از راهكار نشاندادنهای اهریمنی شبه دانشمندان بینیازند، هم از یاری عوام. امام ششم جعفربن محمد علیهالسلام میفرماید: «انّ صاحب هذا الامر محفوظ له، لوذهب الناس جمیعاً اتی ا... له باصحابه و هم الذّین قال لهم ا... عزّوجّل: فأن یكفر بها هؤلاء فقد و كلّنا بها قوماً لیسوا بها كافرین» و هم الذّین قال ا... فیهم : «فسوف یأتی ا... بقوم بجهنّم و یحبّونه أذّله علی المؤمنین أعزّه علی الكافرین» بحارالانوار ــ جلد 52 ــ ص370 «همانا صاحب این امر همه چیز برایش مهیا نگهداشته شده است، و اگر همه مردم بمیرند خداوند یاران وی را به او میرساند و آنان كسانیاند كه خداوند عزوجّل به آنها میفرماید: پس اگر اینان به او كافر شده باشند به درستی برایش برگزیدهایم قومی را كه هرگز به او كافر نمیشوند» و آنان كسانیاند كه خداوند درباره آنها میفرماید: « پس به زودی میآورد خداوند قومی را كه دوستشان میدارد و دوستش دارند و با مؤمنین مهرباناند و به كافران سختگیر.» دانش بیاعتباری كه در گرو تحصیل دنیاست گمان میبرد كه ظهور موعود امم نیازمند زمینهسازی است، از همین رو با برانگیختن غوغاییان نادان، یا فاش میگوید كه باید جور و فساد را گسترش داد تا ظهور زودتر اتفاق بیفتد یا در حالی كه ظاهراً از چنین رأی اهریمنی و تباهی پرهیز میكند عملاً به گسترش جور و فساد و پلشتی همه جانبه كمر میبندد. اما منتظر حقیقی میداند كه موعود امم نه با دنیاپرستان نسبتی دارد و نه در بند قول و فعل سراسر تباهی آنهاست و نه ظهور آن حضرت به اختیار خود اوست كه در واكنش به پیشامدهای سیاسی و اجتماعی، آن را به تأخیر بیندازد یا در آن تعجیل كند. منتظر حقیقی میداند كه موعود امم علیهالسلام در قبضه قدرت و مشیت خداوند تبارك و تعالی است و هر كس برای ظهور آن حضرت وقتی خاص معین كند دروغگوست و معصومین فرمودهاند: «كذب الوقّاتون» بنابراین به جای پیروی از اهواء و آرای خود یا مشاركت در اهواء و آرای عموم، راه پرهیز را برمیگزیند و نه از انتظار فراتر میرود و نه فروتر میآید، زیرا میداند كه در عصر غیبت، افضل اعمال انتظار فرج است و كسی كه در انتظار موعود امم جان بسپارد همانند كسی است كه در پای درفش آن حضرت شمشیر بزند و شهید شود. منتظر حقیقی میداند كه در عصر غیبت دعوی دینداری از خلط و مزج با دنیاطلبی خالی نیست و مدعیان غالباً در پی آناند كه در پناه تبلیغات دینی به مطامع دنیوی خود برسند و قدرتی دست و پا كنند یا در قدرت سیاسی و اقتصادی دیگران شریك شوند، از همین رو كلام امیرمؤمنان و پیشوای رستگاران علیهالسلام را میزان و معیار گفتار و كردار خود قرار میدهد، كه فرمود: « هنگام فتنه همچون شترنر دو ساله باش، نه شیری برای دوشیدن، نه پشتی برای سواری دادن» و آخرالزمان از همان آغاز، روزگار فتنه بوده است تا چه رسد به زمانه ما كه نقطه اوج فتنهها و شداید است. منتظر حقیقی به خوبی واقف است كه هر آنچه از معصومین علیهمالسلام راجعبه كنش و منش و بینش انسان آخرالزمان به وی رسیده، كم و بیش تحقق فردی و جمعی یافته و بشر به چنان ورطهای از نكبت و گمراهی فروافتاده كه دیگر دعوی مدعیان نه تنها در او اثری ندارد، بلكه نكبت و گمراهی او را افزونتر میكند. از همینرو منتظر حقیقی از هرگونه دعوی بر كنار است و هیچگونه تحزّب را نمیپذیرد، اما هرجا كه لازم بداند با دل و دست و زبان از كیان موعود امم و دیگر ایزدیان ورجاوند دفاع میكند و همواره آماده كشته شدن در راه آسمانیان است، زیرا به لطف آنان مدام متذكر پیمانی است كه در «ذر نخست» و «عهدالست» با حق تعالی و تقدس داشته كه هرگز از مهر ایزدیان و آسمانیان دل نگسلد و پیوند با آنان را فراموش نكند و همیشه مهیای مرگ در پیشگاه آنان باشد. یاد كرد این پیمان ازلی را، حدیثی از امام ششم علیهالسلام گواه میآوریم.آن حضرت میفرماید: « لو خرج القائم علیهالسّلام بعدان أنكره كثیر من الناس، یرجع الیهم شاباً فلا یثبت علیه الّا كلّ مؤمن اخذ ا... میثاقه فیالذّر الاوّل» اگر ظهور كند قائم علیهالسلام پس از آنكه او را انكار كردهاند بسیاری از مردم، به میان آنها برمیگردد جوان؛ پس در ایمان به او ثابت قدم نمیماند مگر مؤمنی كه خداوند در عهد الست از او پیمان گرفته باشد. اینگونه اخبار نشان میدهند كه نكته تنها وجود مقدس امام قائم علیهالسلام ورای دعویها و پندارهای مدعیان است، بلكه مؤمنان و منتظران حقیقی آن شهسوار نیز كسانیاند كه پیش از آفرینش در عالم مجردات مورد لطف و عنایت حق تعالی و تقدس بودهاند و به مشیت حضرت حق جلّ جلاله در شمار مؤمنان به موعود امم قرار گرفتهاند. بنابراین منتظران حقیقی هر چند از سعی و مجاهده خالی نیستند، اما سعی و مجاهده خود را نیز پرتوی از آفتاب عنایت ازلی میدانند و یقین دارند كه به مشیت ربالارباب در شاهراه ایمان به «ولایت معصوم» قرار گرفتهاند و اوست كه هر كه را بخواهد هدایت میكند و هر كه را نپسندد به ورطه گمراهی و ضلالت میافكند. از همین رو برخلاف دین فروشان كه بام تا شام پیروان گمراه خود را به خود باوری فرا خوانده و سعی و جهد آنها را «دائرمدار» قلمداد میكنند. منتظران حقیقی میكوشند تا « خداباوری» را بر «خودباوری» چیره گردانده و سعی و جهد خود را همواره تابع لطف و عنایت خداوند و مرحمت ایزدیان ببینند، چرا كه یقین دارند بار امانتی كه بر دوش جان میبرند، بسیار سنگینتر و توانفرساتر از نیروی آنهاست و حضرت حق جلّ و اعلا، نخست به آنها لیاقت عنایت كرده، آنگاه بار امانت عشق به امیرالمؤمنین و یازده فرزند جاودان وی علیهم السلام را بر دوش جان آنها نهاده است، از همین رو به جای هرگونه دعوی و تحزّّب، همواره شكرگزار لطف ازلی آفریدگار خویشاند و خود را در میانه نمیبینند. زیرا در پرتو همین امانت به این وقوف رسیدهاند كه منشاء تمام تباهیها و پلیدیهایی كه گریبانگیر خرد و روان انسان شدهاند، انانیّت و نحنانیّت یا نفس اماره فردی و جمعی است كه بشر را از یاد حق و اراده مطلق و بیكرانه آن حضرت سبحانه و تعالی،غافل كرده و او را بر مدار «من و ما» میگرداند تا به هلاكت برساند. منتظر حقیقی از «من» و «ما» گریزان است زیرا میداند كه تمام آسیبها و گزندهای دنیوی و اخروی ثمره این شجره اهریمنی است و هر كس كه بر مدار «مایی» و «منی» میگردد پیرو بیچون و چرای ابلیس لعین است كه نخستین علمدار «مایی» و «منی» و «خودباوری» بود. منتظرحقیقی واقف است كه در جهان كنونی، اساس سیاست و اقتصاد و فرهنگ و هنر و اخلاق و ... همین «ما» و «من» است و كسی كه در پرتو عنایت حق قرار داشته باشد، هرگز از «من» و «ما» حرفی به میان نمیآورد و نه از نفس اماره فردی تبعیت میكند و نه پیروی از نفس اماره جمعی را میپذیرد و از گزند این دو اهریمن همواره به یاد و نام ایزدیان و آسمانیان پناه میبرد تا مبادا مكر حضرت خیرالماكرین او را گرفتار استدراج كرده و به دعوی برانگیزد تا گروهی اندك یا بسیار را به پیروی از خود فرا بخواند و به دگرگون كردن وضع موجود تهییج كند. منتظر حقیقی در پرتو لطف ایزدیان و آسمانیان دریافته است كه «وضع موجود» جز با ظهور موعود امم علیهالسلام دگرگون نخواهد شد و هر كس كه در منش دعوی بردارد، گرفتار مكر و استدراج حضرت حق است و جز گمراهی و نگونبختی ابدی برای خود و دیگران، طرفی نخواهد بست. در «كافی» به نقل از امام ششم علیهالصّلوه و السّلام آمده است: « كل رایه ترفع قبل قیام القائم علیهالسّلام فصاحبها طاغوت یعبد من دونا...» این حدیث گرامی رساتر از آن است كه به ترجمهاش نیازی باشد. دانش آسمانی است كه راه مینماید و این دانش را منتظر حقیقی در كلام ایزدیان و آسمانیان جستوجو میكند كه پیروان خود را از هرگونه گردنفرازی و دعوی عبث در عصر غیبت برحذر داشته و برای آنها پرده از رخسار مدعیان برافكندهاند و تمام مهالك را پیشاپیش نشان دادهاند و فرمودهاند هنگامی كه شدائد آخرالزمان بالا گرفت در خانههای خود بنشینید تا آنگاه كه امام شما ظهور كند و این فرمان نه برای حفظ جان، بلكه برای پرهیز از به گمراهی كشاندن دیگران است. زیرا بشر ساقط و پریشان آخرالزمان مستعد برانگیخته شدن است و كافی است كسی علم دعوی برافرازد تا مستمندان به جان آمده از ظلم و جور مستمر سیلوار به جنبش درآیند. و... اما منتظر حقیقی به رستاخیز و صراط و میزان ایمان راستین دارد و از بازخواست قسیم جنّت و نار میهراسد و با خود میگوید: اگر آن جان جهان بپرسد: چرا این فتنه را برانگیختی و موجب گمراهی و گرفتاری بندگان خدا شدی؟ چه میتوانم گفت جز اینكه راه دوزخ را در پیش بگیرم؟! امام باقرعلیهالصلوه و السّلام فرموده است: « اسكنوا ما سكنت السّماوات و الارض أی لا تخرجوا علی احد فأن امركم لیس به خفاء، ألا انّها آیه من ا... عزّوجلَّ لیست من النّاس، الا انّها أضوء من الشّمس لا یخفی علی برّو لا فاجر، اتعرفون الصّبح؟ فانّه كالصبح لیس به خفاء» آرام باشید تا هنگامی كه آسمانها و زمین آراماند یعنی قیام مكنید علیه هیچكس. همانا كار شما نهان روشانه و پنهان كردنی نیست. به درستی كه آن نشانهای است از خداوند عزوجّل نه از مردم. به درستی كه آن روشنتر از آفتاب است و از نیكوكار و بدكار پنهان نمیماند، صبح را میشناسید؟ همانند صبح نهان كردنی نیست. براساس این سخن ایزدی، قیام موعود منتظران نیازی به دعوی و تحزّب و دیگر اقدامات خود بنیادانه ندارد، زیرا ورای قول و فعل مردم است و امری است مربوط به اراده خداوند متعال كه هرگاه بروز یافت همچون آفتاب و سپیدهدم از هیچكس پنهان نخواهد ماند. آیا منتظر حقیقی میتواند پس از دریافت این پیامهای دقیق، خود را به سفاهتزده و پنهان یا آشكار با كسانی همزبانی و همراهی كند كه گمان می برند ظهور موعود امم بستگی به تكاپوی ازدحام نفوس دارد؟ امام صادقعلیهالسلام میفرماید:« هلكت امحاضیر و نجاالمقرِّبون» (هلاك شدند شتابكاران و نجات یافتند آنان كه فرج امام را نزدیك دانسته و صبوری كردند.) «كونوا اجلاس بیوتكم فأن الفتنه علی من أثارها» (در خانههای خود بنشینید همانا فتنه به كسانی برمیگردد كه آن را آغاز كردهاند.) منتظر حقیقی نمیتواند به پیام ایزدیان و آسمانیان بیاعتنایی و از مدعیان گمراه پیروی كند و انتظار موعود امم را دستمایه فتنهانگیزی قرار دهد و موجب هلاك بندگان خدا باشد. امام صادق علیهالصلوه و السلام میفرماید: «فأبشروا ثم انشروا! ما الذی تریدون؟ الستم ترون اعداءكم یقتلون فی معاصیا... و یقتل بعضهم بعضاً علیالدّنیا دونكم و انتم فیبیوتكم آمنین فیعزله عنهم» بشارت باد شما را پس بشارت باد شما را. چه میخواهید؟ نمیبینید دشمنانتان گناهكار كشته میشوند و گروهی گروه دیگر را بدون مداخله شما برای دنیا میكشند و شما در خانههایتان بركنار از آنها ایمن هستید؟ همچنین آن جان جهان میفرماید: «اعرف امامك فانّك اذا عرفته لم یضرك تقدّم هذا الامر أو تأخّر» امام خود را بشناس پس هرگاه او را شناختی زیانی به تو نمیرسد كه ظهور پیش بیفتد یا پس. مولیالموحدین و امیرالمؤمنین ارواحنا له الفدا در همین باب میفرماید: « الزموا الارض و اصبروا علی البلاء و لا تحركُّوا بأیدیكم و سیوفكم وهوی السنتكم و لا تستعجلوا بما لمیعجّل ا... لكم، فانه من مات منكم معلی فراشه و هو علی معرفه ربّه و حق رسوله و اهل بیته مات شهیداً اوقع اجره علی ا... و استوجب ثواب مانوی من صالح عمله و قامت النیه مقام إصلائه بسیفه، فان لكل شیءِ مدّه و أجلّا.» برزمین بنشینید و بر بلا صبوری كنید و به جنبش در میایید با دستها و شمشیرهایتان و زبان خود را نگهدارید و شتاب مورزید در آنچه خدا برای شما شتاب نمیورزد، بهدرستی هر كس از شما در بستر خود بمیرد در حالیكه خدای خود را میشناسد و به حق پیامبر خدا و خاندان پیامبر خدا آگاه است، شهید مرده است و پاداش او نزد خداست و مستوجب ثواب همان اعمال صالحی است كه نیت كرده است و نیت وی جایگزین شمشیر كشیدن اوست. همانا برای هر چیزی مدت و هنگامی ویژه است. ایزدیان و آسمانیان قرنها پیش راه هرگونه دغلبازی و نیرنگسازی را بسته و با فرمانهای آشكار و قاطع پیروان خود را از همراهی با دین فروشان فتنهانگیز و مدعی بازداشتهاند و علاوه براین با برشمردن ویژگیهای مدعیان افسونزده و خودپرست آنها را به مؤمنان حقیقی شناساندهاند. رسول گرامی خدا ارواحنالهالفدا میفرماید: «سیأتی علی امتّی زمان تخبث فیه سرائرهم و تحسن فیه علانیتهم طمعاً فیالدنیا، لا یریدون به ما عندا... عزوجّل، یكون امرهم ریاء لا یخالطه خوف، یعمهّم ا... منه بعقاب فیدعونه دعاء الغریق فلا یستجاب لهم» فرا میرسد بر امت من زمانی كه باطن آنها پلید باشد و ظاهر آنها پاك، و این دورنگی نتیجه طمع به دنیاست. آنچه نزد خداوند عزوجّل است نمیطلبند و كارشان ریا وسالوس است و هیچ نشانی از خوف خدا در آن نیست، خداوند به مكافات این دورنگی بصیرتشان را میگیرد،آنگاه خدا را به دعای غریق فرا میخوانند و اجابت نمیشوند. همچنین حضرت لولاك صلیا... علیه و آله میفرماید: «سیأتی زمان علی امتی لا یبقی منالقرآن الارسمه و لا من الاسلام الا اسمه، یسمّون به و هم ابعدالناس منه، مساجدهم عامره و هی خراب منالهدی، فقهاء ذلكالزّمان شر فقهاء تحت ظل السماء، منهم خرجت الفتنه و الیهم تعود» فرا میرسد زمانی بر امت من كه باقی نمیماند از قرآن مگر نوشتن آن و نه از اسلام جز نام آن، مسلمان نامیده میشوند در حالیكه دورترین مردم از اسلاماند. مساجد آنان به ظاهر آباد اما از هدایت ویران است. دانشمندان آن روزگار بدترین دانشمندان زیر آسماناند. فتنه از آنان آغاز میشود و به آنان باز میگردد. منتظران حقیقی با رجوع به كلام و پیام معصومین علیهم الصّلوه و السّلام، در مییابند كه حقیقت انتظار، پرهیزگاری راستین است، پرهیز از درآمیختن با «ازدحام نفوس» و پرهیز از تسلیم شدن به قدرتهایی كه بر «ازدحام نفوس» فرمان میرانند.
ادامه دارد...
|
|
|