موضوعات :

کلمات کليدي :

● علي اصغر خباز

وقتي پدرم مرحوم شد و يا به قول بچه‌ها عمرش را بشما داد. البته دروغ نباشد عمرش را به کسي نداد آنقدر زندگي کرد تا کاسه اجلش لبريز شد و در سن نود و شش سالگي عزرائيل دستش را گرفت و کشان کشان به ديار باقي برد. مرحوم پدر از جواني بيل به دست بود و با کشاورزي امرار معاش می‌کرد با مرگ نا بهنگام او زمينهاي کشاورزي چون لاشه گوسفندي بين ورثه تقسيم شد و هر کس سهم الارث خود را برداشت. برادرها با فروش آن به زندگي خود سر و ساماني بخشيدند، اما من کمر همّت محکم بستم و بي اعتنا به ارث پدر با همان حقوق بخور و نمير کارمندي روزگار گذرانيدم. سالها گذشت جمعيت رو به فزوني نهاد. و شهر دامن خود را به اطراف گسترانيد. آنقدر پيشروي کرد تا زمين ما را در آغوش خود کشيد و انگ خارج از محدوده از پيشاني ش زدوده شد. چون داخل محدوده گشت ديواري دورش کشيدم و هر چند گاه يکبار سري به آن می‌زدم تا نامحرمان و فرصت طلبان گمان نبرند که مال بي صاحب است. عيال می‌گفت‌اي مرد، مال بهر آسايش عمر است، چرا بخودمان سختي بدهيم. اما من بر اين عقيده پافشاري کردم که پول قلنبه تو دست و بال بچه‌ها ريختن خطاي محض است. دلم به فروش آن آب نمی‌خورد با اهل خانه مشورت کرديم که راه چاره‌ای بينديشند سرانجام تصميم بر اين شد که پارکينگي احداث کنيم تا هم خلق الله در آسايش باشند و هم کمک خرج زندگي باشد.چون زمين صاف و هموار بود با نصب درب آهني بزرگ آماده بهره برداري شد با هزاران آمال و آرزو آن را افتتاح کرديم. روز دوم سر و کله مأمورين شهرداري پيدا شد. هرچه خواهش و تمنا کرديم و باغ زرد و سرخ نشان داديم، فايده نکرد. در را پلمب نمودند. دوباره خانه نشين و همدم حاجيه خانم شدم و هر روز بر سر مساله‌ای کوچک جار و جنجال بپا کرده و الم شنگه راه می‌انداختم تا اينکه فکر تازه‌ای بخاطرم رسيد به شهرداري منطقه مراجعه و با راهنمايي آنان تقاضاي خود را نوشتم که اينجانب قطعه زميني دارم به مساحت دو هزار متر مربع که در فلان نقطه شهر واقع است، اگر خدا بخواهد و شهرداري محترم موافقت نمايد، قصد دارم قبرستاني داير کنم تا هرکسي بتواند به راحتي بر مزار عزيز از دست رفته اش حاضر و دستي بر سنگ قبرش بگذارد و با فاتحه‌ای روحش را شاد نمايد. تا ديگر اموات گله نکنند که کسي بياد ما نيست. مسئولين گفتند عجب فکر بکري است. بايد در کميسيون مطرح شود، چون يک هفته سپري شد جواب موافق آمد.گفتم پس کار تمام است، بروم دست به کار شوم. گفتند: خير هنوز مراحل قانوني متعدد در پيش است تقاضايم را به سازمان پارکها و فضاي سبز ارجاع دادند که مورد موافقت واقع شد. دايره نقشه برداري و صدور پروانه پس از کارشناسي با چهل درصد زير بنا موافقت نمودند و شصت درصد از زمين باقيمانده به فضاي سبز، پياده رو، غسالخانه، سالن تشريفات و سرويس بهداشتي اختصاص يافت کارشناسان ابعاد قبور را دو متر در هشتاد سانتيمتر مربع اعلام کردند طبق نظر مهندس ناظر بمنظور استحکام بنا قبور بايد در برابر زلزله مقاوم باشد. عرض کردم آقاي مهندس چرا اينقدر وسيع و محکم؟! مگر قرار است کسي در آن زندگي کند. جواب دادند: قبر بايد جادار باشذ. زيرا شب اول قبل نکير و منکر آن دو فرشته الهي به بالين ميت می‌آيند و در روايتي آمده پيامبر اکرم (ص) شخصاً درباره استحکام بناي قبر سفارش نموده‌اند دوباره پرسيدم مرده را با زلزله چکار؟ گفتند مگر نشنيده‌ای که ميت نبايد تنش تو گور بلرزد خلاصه پس از دو ماه دوندگي پروانه دويست بلوک چهار واحدي صادر و توافق شد بابت هر قطعه يک ميليون تومان به شهرداري بپردازم. بناچار اطلاعيه‌ای در روزنامه به چاپ رساندم که: شهروندان عزيز ديگر نگران اموات خود نباشيد ما براي رفاه حال شما و شادي روح آنان دست به ابتکار تازه‌ای زده‌ایم بهمين زودي آرامگاه مشاهير با زميني به وسعت دو هزار متر مربع در فضائي کاملا طبيعي واقع در خيابان بهشت نبش ملائکه با هشتصد قطعه قبر به بهره برداري می‌رسد. شرايط پيش فروش از طريق رسانه ملي به اطلاع شما خواهد رسيد. آرامگاه روزهاي پنجشنبه و جمعه براي بازديد عموم آزاد است.

 با درج اين آگهي مردم دسته، دسته از آن ديدن کردند.در حاليكه محوّطه آرامگاه پوشيده از چمن و گلهاي زينتي و معطر است. چراغهاي پارکي و فواره‌هاي رنگي با نمايش رقص نور منظره‌ای رويائي به آن بخشيده است. روي ديوارها آيات و رواياتي در رابطه با بي وفايي دنيا و اشعاري جان سوز با خط خوش نگاشته شده است. آهنگ مادر برام قصه بگو در فضا پيچيده و اشک هر مادر مرده‌ای را در آورده است چند روز بعد در پي در خواستهاي مکرر همشهريان گرامی‌شرايط پيش فروش به اطلاع عزيران رسيد.

1- آرامگاه داراي دويست بلوک چهار واحدي بوده که بهاي هر واحد آن مبلغ پنج ميليون تومان می‌باشد.

2- قبرها، مهندسي ساز، ضد زلزله، و داراي پروانه ايزو 9001 می‌باشد.

3- ميت بايد از مشاهير و افراد نامی‌شهر باشد.

4- ميت بايد داراي مدرک تحصيلي معتبر در مقطع دکترا و يا معادل آن باشد.

5- ورزشکاراني که در المپيک جهاني مدال طلا و نخبگان علمی‌که در المپيادهاي يبن المللي مدال طلا کسب کرده باشند در اولويت هستند.

6- لازم بذکر است که اين آرامگاه منحصر به فرد بوده و داراي شعبه ديگري نمی‌باشد.

به محض انتشار اين آگهي، همان روز اول نيمی‌از قبرها پيش فروش شد.

روز دوم عده کثيري از افراد سر شناس اصناف و کسبه که بعلت نداشتن مدرک تحصيلي دکترا نتوانسته بودند از طريق اينترنت ثبت نام کنند اعتراض خود را به گوش مسئولين رساندند.

مديريت فني آرامگاه بمنظور رفع مشکل وارد ميدان عمل شد و با اخذ مبلغ پانصد هزار تومان از هر نفر و با بهره گيري از ترفندهاي کامپيوتري براي صاحبان حِرَف که سوادشان در حدّ ششم ابتدائي قديم بود مدرک مهندسي صنايع و براي قشر بنّا و معمار و بساز و بفروشها که اکثريت خواندن و نوشتن نمی‌دانستند مهندسي عمران و جهت بازاريان و کسبه دکتراي اقتصاد جعل نمودند. لازم بذکر است که اعتبار اين مدارک کمتر از دانشگاه‌هاوايي نيست. زيرا بر سنگ قبر هر ميتي مدرک تحصيلي او حک ميشد. در حال حاضر تمام اموات اين آرامگاه يا دکترهستند يا مهندس.

پس از آن در خواستهاي تازه‌ای رسيد که شرمنده حضورشان شديم. قول داديم در آينده‌ای نزديک شعب شماره 2،3و4 را با همکاري بخش خصوصي داير کنيم.لذا در همين راستا به اطلاع کليه زمين خواراني که داراي زمين با مساحت دو هزار متر تا يک هکتار در محدوده شهري باشند به ويژه نزديک به مکانهاي مذهبي می‌رسانيم در اين طرح بزرگ اقتصادي با ما مشارکت نمايند که نون شان تو روغن است.