پيشرفته
 

موضوعات :


کلمات کليدي :


سید مرتضی هاشمی مدنی

ديگر مطالب اين نويسنده :

مطلب بعدي >   1942 تعداد بازديد
(0 راي ) امتياز مطلب < مطلب قبلي
راه شماره 6 : مهندسي فرهنگي يا ديکتاتوري دکوراتورها

صداي پاي " تغيير "

نگاهي به فرصت‌هاي اپوزيسيوني Press TV

سيد مرتضي‌هاشمی‌مدني

Press TV، مراحل ابتدايي تثبيت خود را پشت سر گذاشته است. سوالي که بعد از گذشت اين دوران مطرح مي‌شود اين است که اين شبکه بايد چگونه عمل کند تا هم مخاطبان قابل توجهي را به خود جلب کند و هم هدف تبليغي خود، در رساندن پيام انقلاب اسلامی‌به مخاطبان غيرايراني را تأمين کند؟

از دو مسير می‌توانيم به بررسي امکانات و وظايف اين شبکه بپردازيم:

1. پرس تي وي کنشگر کدام محيط است؟ صدها رسانه‌ي قدرتمند هر روزه سعي در جلب مخاطب دارند. تلويزيون و اينترنت به هم پيوسته‌اند و تمام شبکه‌هاي مهم تلويزيوني، سايت‌هاي پرمخاطبي نيز در دنياي مجازي دارند. اين پوشش همه جانبه ي رسانه‌ای تمام دنياي ما را دنيايي مجازي کرده است.

بودريار در زمان جنگ خليج فارس مدعي شد اصولا اين جنگ رخ نداده بلکه دست ساز(= بازنمائي) رسانه‌هاي غربي است. اين تنها کنايه‌ای است از قدرت رسانه‌ها در دنياي امروز. پس ويژگي اول اين محيط، رقابت غول‌هاي رسانه‌ای و عمدتاً غربي است.

همين ويژگي رويه‌ي ديگري دارد. مطمئناً اين رسانه‌ها به بازنمائي بي کم و کاست "واقعيت" نمی‌پردازند. انها روايت خود را با انواع روش‌ها به مخاطب "می‌قبولانند". البته مخاطب،فعال و تفسير کننده است و در پيام‌هاي متنوع رسانه‌ها دست به گزينش می‌زنداما با اين حال نمی‌توان از قدرت فضا سازي و تلقيني رسانه‌هاي جهاني چشم پوشي کرد. اين رسانه‌ها در شکل گيري ذهنيت مخاطب موثرند. به او می‌گويند که کدام خبر بر ديگر خبر‌ها ارجحيت دارد و دانستن چه چيزهايي مهم است. پس ويژگي دوم اين فضا حضور قدرتمند پيام رسانه‌هاي رقيب- نه تنها در محيط بيروني که- در اذهان بسياري از مخاطبان است.

ديگر اينکه گستردگي منطقه ي تحت پوشش رسانه يک پيامد مهم دارد. ديگر مخاطبان شبکه‌ها مردمی‌از مليت و فرهنگ خاص نيستند. نژادها، اديان و فرهنگ‌هاي مختلف مخاطبان بالقوه‌ي يک رسانه‌ي جهاني خواهند بود. اين سومين ويژگي فضاي جهاني‌اي است که پرس تي وي در آن پاي مي‌گذارد؛ مخاطبان با فرهنگ‌هاي متکثر. حتما ً براي فضاي جهاني رسانه، ويژگي‌هاي بيشتري نيز وجود دارد که از آنها می‌گذريم.

چه نتيجه‌اي می‌توان گرفت؟ رويکرد کلي پرس تي وي در اين فضاي رسانه‌اي چگونه می‌بايست باشد؟ به دليل چند فرهنگي بودن مخاطبان پرس تي وي، اين شبکه چاره‌ای ندارد جز اينکه تعريفي وسيع از محدوده ي ارزشهايش ارائه دهد. دايره‌ای را تصور کنيد و آن را محدوده ي ارزش‌هاي انقلاب اسلامی‌بناميد. پرس تي وي مجبور است اين دايره را تا جاي ممکن وسيع در نظر بگيرد. يعني تا جايي که فکر می‌کنيم می‌توان در اين دايره به ارزشهاي انقلابي هر چند کمرنگ (يا با رنگ‌هاي ديگر!) اشاره کرد. و بلکه پرس تي وي در ابتدا می‌بايست در لب مرز اين دايره بايستد. جايي که در تيررس ديد مخاطبانش در دايره‌هاي ديگر ارزشي است. اما اين تنها مرحله ي دوم کار است (مرحله ي اول همان بود که گفته شد پشت سر گذاشته شده؛ همان مرحله ي تثبيت اوليه). در مرحله ي سوم و بعد از جذب مخاطب از دواير ارزشي مجاور، حال اين هنر سياست گذاران است که کمی‌از مرز دايره فاصله بگيرند و به عمق نزديک شوند. اين دقيقا مرحله‌ای ست که در مطالعات رسانه آن را مرحله ي "ذائقه سازي" می‌نامند. حال ديگر اين شبکه است که با هنرمندي مخاطب را به تدريج و با خود به مرکز دايره می‌کشاند.

2. ويژگي‌هاي پرس تي وي چيست محدوديت‌ها و از طرف ديگر آزادي‌هاي پرس تي وي کدام اند؟

. رسانه ي دولتي مجبور است منافع دولت را تأمين کند. اما وقتي که مديران بالا دستي از کار رسانه‌ای انتظار زودبازدهي و "سخنگويي" دارند،جلب رضايت اين سياست گذاران امکان کار حرفه‌ای را محدود خواهد کرد. بدين گونه که – به عنوان مثال- رسانه ي مفروض مجبور است مدام مواضع علني سياسي و دولتي را جار بزند. در حالي که در بسياري مواقع لازم نيست به امر سياسي مستقيما پرداخته شود. وقتي ما از گونه ي هنري خاصي دفاع می‌کنيم يا پوشش خبري يک نوع خاص از سرگرمی‌را بر عهده می‌گيريم همزمان کاري سياسي هم می‌کنيم. يعني هدف کلي مان را به پيش می‌بريم (باز به قول عالمان اين حوزه "برجسته سازي" می‌کنيم). اما مديريت دولتي کم اطلاع اجازه ي اين جولان‌هاي حرفه‌ای را نمی‌دهد و می‌خواهد نتيجه‌ای فوري بگيرد. پس اين آسيب محتمل است که رسانه ي دولتي (در هر جايي) شديدا غير حرفه‌ای اداره شود و به صورتي عريان اهداف کلي را جار بزند. همان اهدافي که قرار بود به صورتي غير ملموس به مخاطب ارائه شوند. البته بايد تذکر داد که اين محتمل است و لزوماً هر رسانه ي دولتي ناکارآمد نخواهد شد.

اما تاکيد اصلي متن حاضر بر روي آزادي‌هاي پرس تي وي است. به عبارتي فرصت‌هايي که پرس تي وي می‌تواند به خوبي از آنها بهره گيرد. اين فرصت‌ها در واقع تا حدود زيادي برخاسته از ويژگي کلي موقعيت اپزسيون و انقلابي ايران در جامعه ي جهاني است. انديشه ي حاضر در کنش‌هاي انقلابي ايرانيان انديشه‌ای ست که وضع کنوني و ديدگاه‌هاي رايج و مسلط غربي را به چالش می‌کشد. به نظر می‌رسد که درست اين انديشه ي ناسازگار است که مانع هضم انقلاب اسلامی‌در دنياي مدرن می‌شود و با تمام آسيب‌هايي که نظام اسلامی‌بدان‌ها دچار شده،همچنان استخواني در گلوي "نظم نوين جهاني" است.

از اين که بگذريم،لازم است فوايد اين موضع اپوزسيون و جايگاه "تمايل به تغيير" را بدانيم. از کلي که به جزئي بياييم بايد گفت؛ما در تغيير خواهي، با جنبش‌هاي اجتماعي جهاني و در هدف کلي با جنبش‌هاي احياي اسلام و در هدف جزئي تر با جنبش شيعيان وجوه و منافع مشترک داريم. پس رسانه‌هاي با مخاطب جهاني‌مان می‌توانند هماهنگ با اين موقعيت به سخنگوي جنبش‌هاي جهاني تبديل شوند.

جهان امروز جهان جنبش‌هاي اجتماعي است. دوران انقلابات ملي به سر آمده و اگر هم انقلابي صورت گيرد از جمله ي نوادر است. اما تغيير آفريني هيچ گاه پاياني ندارد. امروزه اين جنبش‌هاي معترض اجتماعي هستند که نيروي تغيير آفرين محسوب می‌شوند.

با همگام شدن با اين جنبش‌ها،شبکه خبري پرس تي وي می‌تواند با استفاده از قدرت ملت‌ها و نه دولت‌ها و با تاثير گذاري نرم و همزمان انقلابي خود، "تهديد" جايگاه اپوزسيون و انزوا را به "فرصت" رساندن پيام خود به ملت‌ها تبديل کند. اين هدف،هماهنگ با جايگاه‌انديشه ي انقلاب اسلامی‌است. در واقع انقلاب اسلامی‌با بسياري از جنبش‌هاي معترض،داراي منافع مشترک است، پس رسانه ي انقلابي می‌تواند سخنگوي اين نيرو‌هاي تغيير آفرين باشد.

روي ديگر اين امر اين است که پرس تي وي -به طور خاص- نمی‌تواند از شبکه‌هاي خبري غربي مانند سي ان ان و بي بي سي و دويچ وله و مانند آنها الگو بگيرد. چرا که الگوي کنش رسانه‌ای آنها الگوي رسانه‌ای وابسته به‌انديشه‌ي مستقر و حافظ وضع موجود است. الگوي ترويج مصرف،ترويج رفاه و راحت طلبي و يک کلام؛ الگوي مدرن سرمايه داري. بالعکس رسانه‌ای که در جايگاه معترض ايستاده است، رسانه ي مظلومان است. او خبر رسان صداي پاي تغيير است. صداي پاي "فردا".

 

دسته بندي هاي برگزيده
آرشيو راه