راه شماره 26 : تولید فرهنگی یا تجارت فرنگی؟
تلویزیون اکثریت خاموش
گفت و گو با مدیر مسئول تلویزیون « تمدن» در کابل
محمد سرور رجایی

محمد رحمتی لیسانس روانشناسی از دانشگاه علامه طباطبایی تهران دارد و فعلا کارشناسی ارشد حقوق را در دانشگاه آزاد واحد کابل میخواند. در سالهای حضورش در ایران نزدیک به پنج سال به عنوان نویسنده با شبکه سراسری رادیو معارف همکاری داشته است. او در سال 81 به کشورش باز میگردد و چهار سال به عنوان رییس امور تربیتی وزارت معارف افغانستان فعالیت میکند. رحمتی از اواخر سال 85 مدیر تولید تلویزیون تمدن میشود و حالا مدیرمسئولی این شبکه دینی را نیز به عهده دارد.
تلویزیون تمدن، کارهای مقدماتی خود را از سال 85 آغاز کرده و پس از آماده سازی سیستمهای پخش در تاریخ هشت ثور(اردیبهشت) 1386 فعالیت آزمایشی خود را شروع نمود. پس از دوماه رسماً افتتاح و وارد فضای رسانهای کشور شده و فعالیت جدی خود را شروع میکند. پس از یک ماه 24 ساعته میشود.
از سال 1387 هم از طریق اینترنت در همه جای دنیا قابل دریافت است. عمده مخاطبان از طریق ماهواره در کشور پاکستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس هستند. مخاطبان ما ارتباط بسیار خوبی با ما دارند، به خصوص در مناسبتهای اسلامی مثل ماه رمضان و ماه محرم. مخاطبان دیگری هم داریم که توسط اینترنت از زلاندنو گرفته تا آمریکا و اروپا از برنامههای ما استفاده میکنند. مخاطبانی که توسط ایمیل با ما از این کشورها ارتباط میگیرند.
ما نهایت کوشش خود را میکنیم که تولیدات و برنامههایی که از تلویزیون تمدن نشر میشود، متناسب با روحیات مخاطب افغانستانی باشد. و در آن نیازهای دینی، اجتماعی و فرهنگی و حتی اقتصادی در نظر گرفته شود. برنامههایی که در داخل کشور ساخته میشوند و تهیه کنندگانی که اینجا هستند، درک نزدیکتری به واقعیتهای جامعه دارند. بر همین اساس بخش قابل توجه هزینههای ما در ساخت تولیدات برنامههای داخلی مصرف میشود.
یکی از اهداف اصلی تلویزیون تمدن ادامه دادن جهاد در عرصه فرهنگی و رسانهای است. ما امروز فعالیت خود را متصل با مقاومتی میدانیم که در دوران جهاد پدران، برادران، مادران، خواهران و همهی مردم ما انجام دادند. ما در این عرصه یکی از تلویزیونهای فعال افغانستان هستیم که دغدغه بسیاری نسبت به معرفی ارزشهای جهاد به نسل جدید افغانستان داریم. ما در مناسبتهای مختلف جهاد و مقاومت همیشه تمرکز داشتیم. مثل روز شش جدی 58 ، بیست و شش دلو 1366 ، سوم حوت 58 یا روز قیام مردم هرات بیست و چهارم حوت 57. ما مستندهای گوناگونی را برای آکاهی بخشی مردم در این ارتباط پخش میکنیم و در هر بخشی که امکان پرداختن به این موضوع وجود داشته، از برنامهی سیاسی گرفته تا فرهنگی و حتی کودکان و نوجوانان به این برنامهها پرداختیم. ما در روز پیروزی جهاد برنامههای مفصلی پخش میکنیم، به خصوص برنامههای تولیدی در باره زندانیان دوران جهاد اسلامی افغانستان در زندانها دولتی وقت. زندانیان جهاد ما قشر بسیار مظلومی بودند که بسیار هم سختی کشیده و شکنجه شدند. از جنبه بینالمللی جهاد مثل مسئله فلسطین و مسئله قدس و دفاع از مسلمانان در سراسر جهان غافل نبودیم، و در موضوع دفاع از ارزشهای دینی مثل اهانت به قرآن کریم که در آمریکا صورت گرفت، تلویزیون تمدن عکسالعمل بسیار شدیدی از خود نشان داد.
از سه سال پیش تلویزیون تمدن با تعداد دیگری از رسانههای تصویری و رسانههای مکتوب افغانستان، مرکز همبستگی رسانهها را با حدود پنجاه عضو راه اندازی کرده. در این مرکز مجموعهای از رسانههای ارزشگرا گرد هم آمدند تا با توجه به ضرورتهایی که در این قسمت احساس میشد، از جمله فرهنگسازی دینی و اجتماعی، همکاری مشترک و موثری را داشته باشند. مثلاً سمینار «دین و رسانه» مدتی قبل برگزار شد که در آن مسئولین دولتی و نمایندگان مجلس هم شرکت کرده بودند و حتی رسانههای آزاد نیز از آن استقبال کردند. کتابهایی نیز توسط این مرکز به دست مخاطبان رسیده که در نوع خود کار ارزشمندی بوده است.
نقطه قوت مردم افغانستان، این است که درونمایههای دینی بالایی دارند. ما از روز اول پخش تلویزیون تمدن، استقبال وسیع مردم را مشاهده کردیم. این موضوع نشان دهنده این است که علیرغم تبلیغات سنگین و شبهه آفرینی که توسط رسانههای ضد دینی وجود دارد، تسلیم آنها نشدند. نمیگویم که کار آنها تاثیرگذار نبوده ولی کم بوده. چون گرایش دینی مردم بسیار عمیق و گسترده است. ما در ماه رمضان و ماه محرم میبینیم که سال به سال انگیزههای دینی مردم هم در بین اهل تشیع و هم در بین اهل سنت گسترش پیدا میکند.
در محرم سال گذشته دوستان اهل سنت ما در شهدای صالحین مراسم داشتند، جناب مولوی حق پرست سخنران آن مراسم بود و برای امام حسین و یاران شهیدش روضه خواند. مردم مومن اهل سنت چقدر گریه کردند و ضجه زدند، این اتفاق از تلویزیونهای افغانستان پخش شد و ما نیز پخش کردیم. پارسال در ماه محرم در روز تاسوعا و عاشورا در پخش زنده خودم به تلفن مخاطبان جواب میدادم، چندین مورد از برادران اهل سنت ارتباط گرفته بودند. یکی از انها از پنجشیر بود، و میگفت: ما اهل سنت هستیم و با خانواده از طریق ماهواره برنامههای شما را میبینیم و همه هم گریه میکنیم.
ما در روز نیمه شعبان کارشناس اهل سنت دعوت کردیم. او در برنامه مستقیم تلویزیونی، با افتخار گفت دوازده امام، امام ما هم هست، ما نیز اهل بیت را قبول داریم و در منابع روایی وحدیثی خود باب المهدی داریم. آنهایی که کوشش میکردند همیشه تفرقه بیندازند با این نگاهها نقشه شان نقش بر آب میشود.
یادم است در روزهای اول که آیت الله محسنی به شبکه آمد به ما گفت: اینجا محل کار شما نیست، عبادتگاه و مسجد شماست. هرگاه وارد شبکه میشوید با چنین حس و انگیزه بیاید. معنای این جملات را حالا بیشتر درک میکنیم.
شعار ما اکثریت خاموش است. اکثریت جامعه صدایشان شنیده نمیشد و کسی به حرف دل شان توجه نمیکرد. تلویزیون تمدن هدفش این است که با این قشر فراموش شده حرف بزند و حرفهایشان را گوش داده و انعکاس دهد. اکثریت خاموش، طبقه مظلوم ومستضعف جامعه است که در طول تاریخ هم متعهد بودند و هم دیندار. هم استقلال طلب بودند و هم ایثارگر. همین مردم همیشه توسط حکومتها و سیاست بازان شان به فراموشی سپرده شده بودند و در عین حال از حضور آنها استفاده ابزاری میکردند. تلویزیون تمدن کوشش کرد که با آنها ارتباط برقرار کند و برای اینها برنامه بسازد.
شاید ما با امکانات اقتصادی با برخی از شبکههای غیر دینی قابل مقایسه نباشیم ولی پشتگرمی ما به جامعه ی دین گرای ما است.
یکی از برنامههای مهم تلویزیون تمدن، برنامه خانواده با عنوان عطر زندگی بود که با حضور کارشناسان متخصص، با توجه به نیازهای خانوادهها منتشر کردیم. برنامههایی را با عنوان « زن و جامعه در نگاه دینی» کوشش کردیم که تولید کنیم، بعضی از قسمتهای آن تولید و نشر شده است. به دلیل این که در وضعیت جدید افغانستان، زن، مظلوم است، آن هم به دلیل برداشت نادرستی که در جامعه نسبت به زنان وجود دارد. از طرفی دیگر کسانی که در این ده سال گذشته وارد جامعه افغانستان شدهاند. این جمع به نوع دیگری به زنان مسلمان افغانستان ظلم میکنند. اینها الگو و راه غلطی را به زنان ما نشان میدهد.
در گذشته فضای هنری سینما و رسانههای افغانستان به شدت تحت تاثیر فضای سینمایی و رسانهای هند و غرب بوده. اما در این پنج شش سال گذشته قطب جدیدی به این مجموعه اضافه شده که این موضوع را تا حدی تعدیل کرده و آن سریالها و فیلمهای سینمایی ایران است. اگر چه پای سریالهای ترکیهای نیز در سالهای اخیر به رسانههای ما رسیده است. حالا ما در رسانههای افغانستان سه قطب سینمایی و هنری را میبینیم که آثارشان پخش میشود. هند، غرب و ایران. جالب است بدانید که رسانههای دینی بیشترین فیلم و سریال شان ایرانی است ولی امروز اکثر رسانههای ضد ارزشی نیز از فیلم و سریالهای ایرانی به دلیل حفظ مخاطب بهره میبرند.
خودما فیلمها و سریالهای خارجی را که زنان در آن بی حجاب باشد مطلقا پخش نمیکنیم. هر شب دو تا سریال ایرانی را برای مخاطبان خود در فاصله زمانی دو ساعت پخش میکنیم. غیر از آن در شبهای پنجشنبه و جمعه دو تا سریال ایرانی داریم که به صورت هفتگی پخش میشوند. بیش از 95 در صد فیلمها و سریالهای ما ایرانی هستند.
جوانان ما واقعا تشنه هستند، تشنهی فهمیدن و دانستند. خلاء اصلی ما کارشناس کاربلد است. به طور مثال پارسال که شروع کردیم به پخش سریال مختار نامه، بعد از پایان هر قسمت یک بحث تحلیلی در تلویزیون داشتیم. ما در آن نشستها با مشکل فقدان کارشناس تاریخ اسلام مواجه شدیم. مانده بویم که چه کار کنیم. کسانی را که دعوت میکردیم شخصیتهای شاخصی بودند. فلسفه، منطق، تفسیر و فقه را خوب بلد بودند، ولی در بحث تاریخ اسلام متخصص نبودند.
مدیریت کلان فرهنگی کشور متاسفانه بسیار خراب است. مسئولان ما امروز در گیر بحثهای اصلی و کاربردی نیستند، درگیر بحثهای حاشیهای هستند. بحثهایی که مغایر با فرهنگ دینی و ملی ما است. بحثهای سَمتی، زبانی و حتی قومی.
مسئول فرهنگی کشور در مجلس سنای افغانستان شرکت میکند و وقتی از او پرسیده میشود که چرا اکثر رسانههای تلویزیونی ما فیلمهای مبتذل پخش میکنند، با بیتفاوتی میگوید: «اگر ما به آنها اجازه پخش چنین فیلمهایی را ندهیم، جوانان به جاهای دیگری رجوع میکنند. به اینترنت دسترسی دارند و به ماهوارهها روی میآورند. ما شدیدا به موضع گیری آن مسئول کلان فرهنگی کشور واکنش نشان دادیم. که البته فهمیدم به شدت تحت فشار واقع شده که شخصاً خودش تلفن زد و از ما گلهمند بود. از تلویزیون تمدن به خاطر تاثیرگذاریها و مقبولیت که در نزد جامعه دارد حساب هم میبُرد. حتی داخل وزارت تحت امرش نیز اختلاف نظرهایی به وجود آمد.
حدود دو سال پیش مسئولین رسانههای خصوصی با وزیر قبلی اطلاعات و فرهنگ جلساتی داشتند. آن زمان فشارهای بسیاری از جانب شورای علمای شیعه و سنی بر شخص وزیر وارد شده بود و سر انجام بعد از چند جلسه تصمیم گرفته شد که از جانب وزارت اطلاعات و فرهنگ پخش سریالهایی که در پی ترویج ابتذال بود و یا به نوعی شرک و بت پرستی را تبلیغ میکرد، به کلی قطع شود. مسئول یکی از شبکهها که شبکهاش سریال مبتذلی را پخش میکرد در جلسه حضور داشت. او گفت: «من به شما قول میدهم که از فردا سریال را پخش نکنم با فلان تلویزیون چه کار میکنید. اگر آقای خلیلزاد (سفیر آمریکا) به شما زنگ زد که چرا از پخش سریال جلوگیری کردید، میتوانید جواب او را بدهید؟!» حدودا سه ماه جلسهای دیگری دایر شد، چون مشکل حل نشده بود و کار به قضایای حقوقی کشید و دادگاهی شد. همان شخص دوباره آمد و گفت سه ماه پیش این سخن را من در حضور شما گفتم و حال هم این کارشکنیها صحت حرف مرا تایید میکند. آنجا من شاهد بودم که وزیر اطلاعات و فرهنگ ما سکوت کرد.
حرف آخر من این است، کسانی که در عرصه هنر استعدادی در خود شان میبینند و تمایل دارند که در این عرصه کار کنند، بیایند. کشور ما واقعا به این افراد نیاز دارد. درست است که تلویزیون تمدن و شبکههای دیگر دینی وجود دارند ولی ما به برنامه سازان قوی، با تفکر عالی دینی و مهارتهای تخصصی هنری و رسانهای نیاز ضروری داریم.
تلویزیون دانشگاه است و برنامه سازانش اساتید آن. جامعه ما دینی است ولی ممکن است که آگاهیهای دینی بسیار عمیق نباشد. بنا بر این رسالت اصحاب فرهنگ و هنر در جامعه ی ما بسیار سنگین است.
|