راه شماره 22 : بیداری اسلامی اقتصاد مقاومتی
نهضت ترجمه ادبیات انقلاب
دنياي جديدی در راه است
بزرگترين وقايع فرهنگي سال 89 و ابتدای سال 90 بيداري جهان اسلام است. اين بيداري دارد جهان اسلام را فرا میگیرد. مردمي كه ميخواهند متكي به كسي نباشند، حس كردند ميتوانند بدون حضور ابرقدرتها حرف نويي بزنند. آينده اين بيداري به آنجا میرسد که ابرقدرتها مردم جهان اسلام را باور کنند. جهان اسلام در عرصههاي سياسي و مخصوصاً اقتصادی كمكم جايگاه واقعي خودش را پيدا و تصميمگيري میکند. بسياري از منابع اقتصادي و انرژی دنيا در دست اينها بوده، اما اختياري نداشتند. تصميم مردم باعث ميشود كه معادلات غرب عوض شود. همان گونه كه در انقلاب صنعتي اروپا اتفاق افتاد. دنياي جديدی در راه است. مردمی كه در حاشيه بودند وارد متن ميشوند. نمونه بارزش را در مصر دیديم. طي اين سالها مردم روشن و بيدار شدند و امروز ميبينيم رهبري جهان عرب را مردم مصر بر عهده دارند.
ريشه را فراموش نكنيم
«جمال عبدالناصر» در حالي در جنگ اعراب و اسرائيل قبول شكست كرد كه بهترين رهبر جهان عرب بود، اما راه به جايي نبرد. دليلش هم اين بود كه اتكايشان به مردم جهان اسلام نبود. اين مسأله خاموش شد تا زماني كه بهترين پايگاه اسرائیل یعنی ايران تبديل ميشود به بهترين پايگاه دشمنان اسرائيل. رهبريشان را شخصي مثل حضرت امام(ره) بر عهده دارد. پرچمداري را بر عهده ميگيرد و ثابت ميكند كه در خاورميانه پايگاهي علیه آمريكا و اسرائيل به وجود آمده است. ما نميتوانيم فقط از امام بگوييم بلكه امام به اضافه مردمي بود كه همراهش بودند. مردم ما به اعتبار تبعيت از رهبري توانستند چنين تشكلي را از نهضت تبديل به نظام كنند. يعني در حد نهضت نماندیم و نظامی شدیم كه الان جايگاه بينالمللي دارد. بنابراين ما نبايد اين ريشه را فراموش كنيم.
نكند عقب بيفتيم
نكند عقب بيفتيم. يادمان باشد كه ما اگر پيشتاز بوديم، بايد عملاً هم پيشتاز باشيم. در اين صورت در حوزه فرهنگي بايد خيلي فعالتر باشيم و تفكرات امام(ره) را توسعه دهيم. به همين خاطر بايد نهضت ترجمه را كه يك زماني در جهان اسلام راه افتاده بود، فعال كنيم. گاهی من يك كتاب مينويسم مختص به يك گروه خاصي از مردم ايران، اما من فرهنگي و من نويسنده بايد مخاطبم را عامتر و فراتر از مردم ايران ببينم. اين ميتواند يك شروع باشد. باور كنيم چيزي را كه متأسفانه در اين30 سال باور نكرديم. چند كتاب قوی از انقلاب اسلامی ترجمه شده است؟ چند كتاب جهاني در حوزه ادبيات انقلاب ارائه داديم؟ اين قدر كم است كه اگر بگوييم نیست، سنگينتر است. در سال90 باید خودمان را بيشتر باور كنيم. به قول مقام معظم رهبري حتي خواص، خودشان را از آن باور انداختند. خودباوري ميتواند ما را دوباره برساند به دوراني كه واقعاً با قاطعيت حرفهايي را ميزديم. با باور ميزديم و با يقين دنبال ميكرديم و با ايمان هم در انتظار نتيجه بوديم. اين سه تا مسئله باور و يقين و ايمان را بايد تجديد كنيم تا بتوانيم به دستاورد فرهنگي برسيم.
فرا ملي ببينيم
بايد از اختلافات داخلي پرهيز کنيم. فرا ملي ببينيم. شايد يكي از دلايلي كه ما مشكلات داخليمان زياد شد اين است كه ما مسائل را فراتر از خودمان نديديم. سرمان را به يك مسائلي گرم كرديم و افتاديم به جان همديگر. بيشتر در جهت تضعيف يا از بين بردن رقبا در يك فضاي غيرسالم وارد شدیم. من فكر ميكنم اگر سال90 ما اين را تمرين بكنيم دستاورد خوبي خواهد بود. سربازان امام میتوانند امروز در عرصه فرهنگي دنيا هم حرف اول را بزنند. و اين باور را تبديل به محصولات فرهنگي كنند. به شرط اينكه از شعار دربياييم. به شرط اينكه ياد بگيريم كه الان30 سال پيش نيست. به شرط اينكه بيداري مردم را باور كنيم. سالهايي را که در لبنان بودم، براي تدوين يك كتاب، خيلي جاها احساس ميكردم مردم و حزب الله لبنان در باورشان به امام و دستاوردهاي انقلاب از ما جلوترند. احساس ميكردم عقب هستم. اگر ما به لحاظ نظری پيشتاز هستيم، بايد در عمل پيشتاز باشيم. و هر سالمان بهتر از سال گذشته باشد. در سال90 به نهضت ترجمه انقلاب بپردازیم. خودمان را درگير مسائل فرعي نكنيم.
مرکزیت ادبیات پایداری، عاشوراست
وقتي صحبت از ادبيات پايداري ميكنيم، يعني ادبیاتی كه از تفكری با مركزيت عاشورا ناشی میشود. اتفاقات کنونی جهان اسلام نشان داد كه ميشود فرهنگ عاشورا را بعد از اين همه سال دوباره احيا و كاربرديكرد. ادبيات پايداري را میتوان به جهان عرضه کرد. برويم به سمت اينكه كدام دستاورد زمان جنگ را ميتوانيم براي مردم دنيا به عنوان يك الگو عرضه كنيم؟ اين به معني اين نيست كه به مسائل نظامي و كشت و كشتار بپردازیم. من در جنگ مسائل انساني ميبينم و این دستاوردهاي انساني ميتواند براي ما يك دستمايهاي باشد. چنان كه نويسندههاي بزرگ شوروي آن كار را كردند و هنوز هم دارند ميكنند. ميطلبد كه دوستان نويسنده و محققين دست از كم كاري بردارند و كارهاي سختتر و عميقتري بكنند. كار سختي است اما غيرممكن نيست.
|